فاطمه نفس مامان عشق بابافاطمه نفس مامان عشق بابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

فاطمه بهشت کوچک من

سوراخ کردن گوش دخملی

1394/5/3 10:01
نویسنده : مامان فاطمه
342 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازنیم، دختر مهربونم، چند روزی بود که دلت می خواست گوشهایت را سوراخ کنی و گوشواره آویز بندازی بلاخره روز 1 مرداد 94 راضی شدم که بریم مطب دکتر و گوشهایت را سوراخ کنیم خیلی ذوق و شوق داشتی .اولش می گفتی که گوشوراه  قرمز  که متاسفانه چون قرمز  نداشت مجبور شدیم یک جفت سفید انتخاب کنیم. موقع سوراخ کردن گوشهایت دردت گرفت و گریه کردی خیلی دلم سوخت مرتب می گفتی مامان دردم گرفت دردم گرفت. حسابی اشک ریختی. گریه کردی می گفتی که آقای دکتر را دوست نداری دیگه پیشش نریم. فدای اون همه مهربونیت که تو اوج درد حاضر نمیشدی مامان بره گوش هاش رو سوراخ کنه همه اش می گفتی تفنگش خیلی درد داره. بعدش رفتیم کیک تولدت رو ببینم و انتخاب کنیم  بالاخره کیک مدل زنبور رو پسند کردیم و سفارش دادیم که روز 4 مرداد ساعت یک ربع به دو با آژانس جلوی مهد ببرند و رفتیم سراغ خرید مابقی وسایل های تولدت عزیزم

تا اینکه به خونه رسیدیم و وقتی کمی آروم شدی توی آینه خودت را نگاه کردی و گفتی "چقدر خوشگل شدم" خیلی ذوق کردی خدا را شکر دردت کم شد و شب را به راحتی خوابیدی. مبارکت باشد عزیزم.

 

 

 بعدش هم رفتیم تا کیک تولدت رو سفارش بدیم (کیک مدل زنبور) الهی برات بمیرم که خیلی گریه کردی بعدشم هم رفتیم ادامه خریدهای وسایل تولد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)